سلامت نیوز: «گریه نمیکنم، نه اینکه شادم، گریه غرورمو به هم میزنه. مَرد برای هضم دلتنگیاش؛ گریه نمیکنه، قدم میزنه»... همین یک بیت، به خوبی بیانگر احوالات مردها و تفاوت بین ابراز غم آنها با زنهاست. سکوت، نخستین واکنش مردها در برابر بسیاری مسائل است و این درست نقطه مقابل زنهاست که گریه، نخستین واکنش آنهاست. بهتر است این واکنشها را نشانه تفاوت زن و مرد در نظر بگیریم تا ویژگی یکی و ضعف دیگری. بیستوهشتم آبانماه، روز جهانی مرد است؛ مناسبتی که بهانهای برای پرداختن به نشانهها و روشهای ابزار غم در مردان؛ بهویژه که در دوره کرونا، آنان با مشکلات اقتصادی فراوانی روبهرو هستند و همین موضوع فشار مضاعفی را بر آنها وارد کرده و میکند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از هفته نامه آتیه نو، ابتدا بگذارید درباره یک باور نادرست درباره «احساسات مردان» صحبت کنیم. اگرچه در فرهنگهای مختلف باورها متفاوت است اما شباهتهایی هم وجود دارد و همین مسأله میتواند روی نحوه ابزار یا بیان احساسات مردان اثرگذار باشد که هست. مردها احساسات ندارند. در بسیاری از فرهنگها، معتقدند مردها احساسات را نمیشناسند یا به شکل عامیانه «مردها احساس ندارند». بعضی دیگر معتقدند درک احساسی آنها درباره یک موضوع، نسبت به زنها پایینتر یا ضعیفتر است. درباره این باور چند نکته را بدانیم:
1- احساس دارند: مردها هم مانند زنها احساس دارند. اما تفاوت در شکل درک یک احساس و سپس واکنش به آن است. بنابراین مردها افرادی خالی از احساس نیستند.
2- سکوت: نخستین واکنش مردها به هر اتفاق ناخوشایندی - حتی گاهی خوشایند- سکوت است. شاید به همین دلیل افراد بیاحساسی به نظر برسند.
3- امتناع در جمع: مردها از اینکه احساسات خود را در جمع بروز دهند، امتناع میکنند. این مسأله نقطه مقابل زنهاست. البته در زنها نیز میزان بروز این احساسات متفاوت است؛ اما اصولاً مقاومت زنها در بروز احساسات در جمع، کمتر از مردها است.
4- سردرگمی: مردها، دیرتر از زنها راهحل مسائل را پیدا میکنند. به همین دلیل نخستین واکنش آنها «فرار از مشکل»، «حرف زدن» یا «عصبانیت و خشم» است. در واقع از روش دفاعی «بهتعویق انداختن» کمک میگیرند.
5- زمان میخرند: مردها معمولاً مسائل را عمداً فراموش میکنند. به این دلیل که زمان بخرند و بتوانند در این فراموشی خودخواسته، راهحل بیابند. بنابراین تصور نکنید مردها چیزی را فراموش میکنند بلکه این نیز نوعی واکنش تدافعی است.
فرصت صحبت دیر میشود
در طرح مسائل و مشکلات یا احساسات خود، مردها به فرصت نیاز دارند. برای اغلب مردها «صحبت کردن» درباره اغلب مسائل بهویژه احساساتشان، دشوار است. از سوی دیگر، در جامعه مردان، همدلی درباره مسائل مطرح شده مانند زنان نیست. مردان هنگام بروز دشواریها، بیش از زنان دچار آسیبهای فیزیولوژیکی میشوند. بنابراین مردان ترجیح میدهند در سکوت از ماجراها عبور کنند. یک نکته را نیز فراموش نکنیم که مهارت کلامی مردها به نسبت زنها کمتر است. اگر به پسر بچهها توجه کنید؛ متوجه تفاوت در «مهارت کلامی» آنها در مقایسه با دختران همسنشان میشوید؛ بنابراین این موضوع هم میتواند دلیل برای امتناع از صحبت کردن باشد.
چطور با آنها رفتار کنیم؟
تا زمانی که به نتیجه نهایی برای صحبت کردن درباره مسأله نرسند، حرف نمیزنند. بنابراین از پرسشهای مکرر، استفاده از جملههای حساسکننده برای به حرف آوردن آنها، بیمحلی، لجبازی و مقابله به مثل خودداری کنید. تنها راه ممکن، فقط یکبار از آنها بپرسید: «اتفاقی افتاده و من میتوانم به تو کمک کنم؟». بیش از این با آنها صحبت نکنید. در صورتی که تصمیم به حرف زدن گرفته باشند، با همین یک جمله شما، به حرف خواهند آمد.
مشکلات را زیر فرش میزنند
وقتی توان رویارویی با مشکلات را ندارید، مشکل را زیر فرش میزنید! این مسأله بهویژه درباره مردان بسیار دیده میشود. مردها روی «راهحلها» متمرکز میشوند. بنابراین فرایند تحلیل و بررسی را معمولاً تاب نمیآورند و برای رهایی از این مرحله، معمولاً صورت مسأله را پاک کرده و مشکل را زیر فرش میزنند.
چطور با آنها رفتار کنیم؟
1- مشکل را میدانید: مردها گاهی ترجیح میدهند همسر یا همراه عاطفیشان از مشکلات آنها باخبر نشود. بنابراین اگر مشکل را میدانید، در بین حرفها، به طور غیرمستقیم به راهکارهای رفع مشکل، اشاره کنید. 2- مشکل را نمیدانید: درباره آن سؤال نکنید. سعی کنید شرایطی را برای آرامش فکری- روانی او فراهم کنید تا بتواند به راهحلها دست پیدا کند. ممکن است خودش از شما راهکار بخواهد که در این صورت سعی کنید با همراهی به راهحل برسید. اگر راهحل مستقیم را هم میدانید،آن را بیان نکنید. بگذارید شرایط به شکلی پیش برود که او احساس کند خودش به راهحل رسیده است.
باید از صافی بگذرند
مردها پیش از اینکه بتوانند مستقیم درباره مسأله صحبت کنند، باید مسائل را از بارها از صافیهای مختلف گذرانده و بعد آن را بیان کنند. به این دلیل که گاهی نمیتوانند احساس دقیق و مستقیم خود را شناسایی کرده و به طور متمرکز درباره آن حرف بزنند. برای مثال آنها حسادت را با خشم؛ عصبانیت را با بیتفاوتی و لجبازی را با سردمزاجی جایگزین کرده و سر اصل ماجرا نمیرود.
چطور با آنها رفتار کنیم؟
زنها معمولاً میتوانند دلیل اصلی برخورد همسر یا همراه عاطفیشان را بشناسند، اما بهتر است درباره دلیل اصلی، مستقیم صحبت نکنید. برای اینکه بتوانند احساس اصلی خودشان را شناسایی کنند؛ درباره خودتان با آنها صحبت کنید. برای مثال، ماجرایی را تعریف کنید که شما به مسألهای حسادت کرده و به جای رؤیایی با حس واقعی خود، واکنش خشم بروز دادهاید. این کار کمک میکند تا همسر شما، ریشه واقعی را بیابد.
نظر شما